8 کارگردان نسل اول سینمای ایران این روزها چه می نمایند؟
به گزارش وبلاگ پردیس وب، خوشبختانه هنوز از کارگردانان نسل اول سینمای ایران چند نفری برایمان مانده اند که فیلم بسازند. کارگردانان نسل اول سینمای ایران به آن دسته از فیلمسازانی اطلاق می گردد که پیش از انقلاب و در دهه 50 کار سینما را آغاز کردند و اکثرشان بعد از انقلاب هم به فیلمسازی ادامه دادند.
برخی از آن ها مثل عباس کیارستمی و علی حاتمی را در این سال ها از دست داده ایم که نشان داد فقدان کارگردانان نسل اول برای سینمای ایران ضربه عظیمی است. برخی از آن ها به دلیل مسائل گوناگون که اکثرا به تامین سرمایه برای فیلم ساختن برمی گردد دیگر کارگردانی نمی نمایند و دو سه نفرشان همچنان هر چند سال یک بار فیلم می سازند. مسعود کیمیایی پرکارترین شان است که هر دو سال حداقل یک فیلم می سازد.
برای کارگردانان نسل اول فیلم ساختن مثل نفس کشیدن است. فیلمسازی جزیی از زندگی آن هاست و به همین دلیل در همه این سال ها تمام سعی شان را کردند تا حضورشان را در سینمای ایران حفظ نمایند. هر چند اقبال با برخی هایشان همراه بود و با برخی دیگر نه.
هنوزم که هنوز است وقتی موعد جشنواره فجر می رسد نام فیلمسازان نسل اول را جداگانه می نویسند. آن ها اعتبار سینمای ایران هستند هر چند در سال های اخیر شاهد فیلم خوبی از آن ها نبوده ایم. به هر حال نوبت به نظرسنجی بهترین فیلم های تاریخ سینمای ایران که برسد کارگردانان نسل اول بیشتر از بقیه نسل ها با فیلم هایشان در این فهرست ها حضور پررنگ دارند.
متاسفانه نسل اول سینمای ایران یا دیگر فیلم نمی سازند یا فیلم های خوبی نمی سازند. در شرایطی که می بینیم آن طرف دنیا مارتین اسکورسیزی و کلینت ایستوود و استیون اسپیلبرگ و وودی آلن هنوز هم ممکن است بهترین فیلم شان اثر بعدی شان باشد.
1. ابراهیم گلستان
ابراهیم گلستان متولد سال 1301 در شیراز در دهه 30 به واسطه کار در شرکت نفت آغاز به ساخت مستندهایی برای این سازمان کرد که از میان آن ها مستند موج و مرجان و خارا جزو آثار به یادماندنی سینمای ایران شد.
گلستان در اواسط دهه 30 استودیوی فیلمسازی خودش را به راه انداخت. دو فیلم خشت و آینه (محصول 1346) و اسرار گنج دره جنی (محصول 1350) در این استودیو ساخته شدند و تهیه نماینده ی مستند مشهور خانه سیاه است فروغ فرخزاد هم بود.
گلستان بعد از انقلاب به انگلستان رفت و دیگر فعالیتش را در سینما ادامه نداد. راستش او را بیشتر به عنوان نویسنده در سال های اخیر می شناسند تا کارگردان اما با توجه به این که دو فیلم بلند او تاثیر زیادی در تاریخ سینمای ایران داشته است نمی شد اسمش را در این فهرست نیاورد.
خشت و آینه آغازی بر سینمای موج نو و روشنفکرانه ایران محسوب می گردد. فیلمی که درباره مسائل طبقه متوسط ایرانی بود. گلستان این روزها همچنان در اروپاست و گه گاهی مصاحبه های جنجالی می نماید و یکی از متفکران عظیم ایرانی محسوب می گردد.
در خانواده گلستان نوه او مانی حقیقی کار سینما می نماید و آخرین فیلمش هم تفریق نام دارد که سال گذشته ساختش آغاز شد اما از سرنوشتش خبری در دست نیست.
2. بهرام بیضایی
متولد سال 1317 که بیشتر به عنوان نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر شناخته می گردد اما او هم جزو فیلمسازان نسل اول سینمای ایران است که تاثیر شاخصی روی سینما گذاشته اما قبل از هر چیزی بیضایی یک شمایل فرهنگی است.
در کارنامه بیضایی ده فیلم سینمایی بلند به چشم می خورد که اکثرشان هم با استقبال منتقدان روبه رو شده اند. او هم جزو فیلمسازانی است که بارها در نظرسنجی ها به عنوان بهترین کارگردان ایرانی انتخاب شده است. به هر حال نقش بیضایی در فرایند شکل گیری سینما و نمایش ایران غیرقابل انکار است.
بهرام بیضایی در دهه 40 نمایشنامه نویسی را آغاز کرد و بیشتر در تئاتر فعال بود. سال 1349 یک فیلم کوتاه به اسم عمو سیبیلو ساخت و سال بعد از آن اولین بلندش رگبار را جلوی دوربین برد. بعد از آن و قبل از انقلاب فقط یک فیلم دیگر ساخت: کلاغ.
بعد از انقلاب همکاری های او با سوسن تسلیمی فیلم های جاودانه ای چون چریکه تارا، مرگ یزدگرد و باشو غریبه کوچک را رقم زد. فیلم های بیضایی در گیشه پیروز نبودند اما به لحاظ سینمایی آثار مهمی محسوب می شوند تا این که سال 1379 فیلم سگ کشی را ساخت که آن سال برای دیدنش صف های بلند جلوی در سینماها در جشنواره تشکیل شد و فیلم در اکران سال 1380 یکی از پرفروش ترین فیلم های سال بود.
بعد از آن بیضایی کوشش زیادی کرد تا فیلم های دیگری بسازد اما عموما فیلم هایش پرهزینه بودند و کارگردان پروسواسی بود که تهیه نمایندگان چندان تمایلی به کار با او نداشتند. آخرین فیلمش وقتی همه خوابیم که سال 1387 ساخته شد در حقیقت اعتراضی به شرایط سینمای ایران بود. فیلمی که در جشنواره میان مخالفان فیلم و هواداران بیضایی دعوای مفصلی راه انداخت.
اواخر دهه هشتاد بیضایی از ایران مهاجرت کرد و کرسی استادی دانشکده ادبیات فارسی دانشگاه استنفورد به او سپرده شد. بیضایی هنوز هم در غربت نمایشنامه می نویسد اما دیگر سراغ سینما نرفت.
3. داریوش مهرجویی
داریوش مهرجویی متولد آذر سال 1318 در تهران و درس خوانده فلسفه از آمریکاست. در نظرسنجی که ماهنامه فیلم سال 1383 در خصوص ماندگارترین شخصیت های سینمای ایران انجام داد از فیلم های مهرجویی 7 شخصیت حضور داشتند و به این ترتیب او کارگردان رکورددار آفرینش بیشترین شخصیت های ماندگار شد.
بارها به عنوان بهترین و تاثیرگذاترین فیلمساز ایرانی در مجلات انتخاب شده است. سال 1346 بعد از بازگشت به ایران اولین فیلمش را به نام الماس 33 خواند که بازنده شد. هم به لحاظ تجاری و هم سینمایی. هر چند از همان فیلم معلوم بود فیلمساز جاه طلبی است و فیلم اکشن پرهزینه ای ساخته بود که با سایر فیلم های آن موقع سینمای ایران تفاوت داشت.
دو سال بعد با ساختن فیلم گاو از روی کتاب عزاداران بیل غلامحسین ساعدی به جمع فیلمسازان موج نوی ایران پیوست. اما مهرجویی برخلاف بسیاری دیگر از کارگردانان نسل اول بهترین فیلم هایش را بعد از انقلاب ساخت. احتمالا در این مورد فقط عباس کیارستمی همتای اوست.
اجاره نشین ها محصول سال 1365 یکی از بهترین کمدی های سینمای ایران است. چهارگانه سارا، پری، بانو و لیلا بهترین فیلم هایی است که درباره زنان در سینمای ایران ساخته شده.
- 10 فیلم برتر داریوش مهرجویی، خیام سینمای ایران
اواسط دهه هشتاد مهرجویی فیلم سنتوری را ساخت و ناکامی هایش از ماجرای توقیف این فیلم آغاز شد. انگار تکه ای از وجود فیلمساز را با سنتوری کنده باشند. بعد از آن دیگر هیچ کدام از فیلم هایش درست از کار درنیامدند. این روزها مشغول ساخت فیلم لامینور است که می گویند نسخه زنانه سنتوری است که کاش به خوبی آن باشد و اقبالش هم از آن بهتر باشد و اکران گردد.
4. مسعود کیمیایی
مسعود کیمیایی متولد 7 مرداد سال 1320 پرکارترین فیلمساز نسل اولی است. همین سال گذشته با فیلم خون شد در جشنواره فیلم فجر حضور داشت.
او اولین فیلمش بیگانه بیا را سال 1347 ساخت و با فیلم دومش قیصر که یک سال بعد ساخته شد مورد توجه اهالی جدی سینما نهاده شد. فیلمی که حیات نوع جدیدی از سینما را قبل از انقلاب ممکن کرد.
کیمیایی دنیا مخصوص خودش را در فیلم هایش دارد. دیالوگ هایی که از دهان کاراکترهایش بیرون می آید با حرف زدن روزمره مان تفاوت دارد. برای نظر دادن درباره فیلم های کیمیایی اول باید قواعد دنیاش را بپذیرید.
کیمیایی خوشبختانه هنوز هم جدی فیلم می سازد. البته متاسفانه فیلم های آخرش چنگی به دل نمی زنند. خون شد که هنوز اکران نشده است. قاتل اهلی و متروپل هم کارهای خوبی نبودند. در حقیقت آخرین فیلم قابل توجهش جرم است که سال 1389 ساخت و به خاطرش جایزه جشنواره فیلم فجر را هم گرفت. خیلی ها همچنان بهترین فیلم های کیمیایی را آثار قبل از انقلاب او مثل قیصر و گوزن ها می دانند. برخی ها معتقدند بهترین فیلم هایش در دهه 60 ساخته شدند مثل دندان مار و بعد از آن دیگر کار مهمی نساخته است.
- بهترین فیلم های مسعود کیمیایی، کارگردانی که هنوز و همواره مهم است
هوادارانش اما از فیلم های سلطان و اعتراض هم راضی هستند. فیلم های کیمیایی هنوز هم مناقشه برانگیز هستند و هنوز هم دیدن هر فیلمی از او کنجکاوی برانگیز است.
5. بهمن فرمان آرا
او هم متولد سال 1320 در تهران است و البته مثل ابراهیم گلستان در خانواده ای مرفه به دنیا آمد. در لندن هنرهای دراماتیک می خواند که عشقش به سینما باعث شد به آمریکا برود و در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی سینما بخواند.
فرمان آرا سال 1354 به ایران بازگشت و اول به استخدام تلویزیون ملی ایران درآمد. سال 1351 اولین فیلم بلندش را به نام خانه قمر خانم ساخت. فیلمی که ساختنش از بهمن فرمان آرا عجیب بود و شباهتی به بقیه آثار کارنامه اش ندارد. دو سال بعد سراغ اقتباس از داستان شاهکار هوشنگ گلشیری شازده احتجاب رفت.
فرمان آرا به جز فیلمسازی قبل از انقلاب تهیه نماینده چند فیلم مهم هم بود از جمله در امتداد شب پرویز صیاد. فیلم سایه های باد فرمان آرا که سال 1356 ساخته شد هم قبل و هم بعد از انقلاب توقیف بود.
فرمان آرا بعد از دو دهه در سال 1378 دوباره با فیلم بوی کافور، عطر یاس به سینما برگشت و بعد از آن هر چند سال یک بار فیلم ساخته است. دو فیلم آخرش دلم می خواد (محصول 1362) و حکایت دریا (محصول 1395) که این دومی به تازگی اکران اینترنتی شده است هیچ کدام چنگی به دل نمی زدند.
- نقد فیلم حکایت دریا؛ حکایت عجیب آقای فرمان آرا!
ترجمه کتاب فیلم ساختن نوشته سیدنی لومت هم از کارهای اخیر فرمان آراست. به هر حال او از چهره های مهم و برجسته فرهنگی ایران است.
6. ناصر تقوایی
فیلمسازی که دلمان برای فیلم ساختنش واقعا تنگ شده است. تقوایی کم فیلم ساخته اما فیلم بد در کارنامه اش ندارد و از این لحاظ در میان کارگردانان نسل اولی منحصر به فرد است. او متولد 1320 در آبادان است. پیش از آن که به سینما بیاید در تلویزیون مشغول به کار شد که سریال محبوب دایی جان ناپلئون یکی از بهترین سریال های تاریخ تلویزیون محصول همان سال هاست.
ناصر تقوایی به عنوان مستندساز کارنامه طولانی تری دارد تا کارگردان فیلم های داستانی. اولین فیلم مستندش را سال 1346 ساخت.
ناصر تقوایی عاشق ادبیات است و عجیب نیست که اولین فیلم سینمایی اش یعنی آرامش در حضور دیگران اقتباس از داستانی نوشته غلامحسین ساعدی بود. فیلمی که برنده جایزه شیر نقره ای ونیز شد و چهره های ادبی ایران مثل محمدعلی سپانلو و منوچهر آتشی هم در آن جلوی دوربین رفتند. صادق نموده و نفرین دو فیلم دیگری هستند که پیش از انقلاب ساخت.
بعد از انقلاب سال 1365 ناصر تقوایی از روی داستان داشتن و نداشتن ارنست همینگوی یک اقتباس درجه یک در ناخدا خورشید ارائه داد. او توانسته بود فیلم را کاملا بومی نماید.
آخرین فیلم تقوایی کاغذ بی خط سال 1380 ساخته شد. بعد از آن دیگر هیچ وقت فرصت فیلمسازی برای تقوایی فراهم نشد. بارها تا مرحله پیش فراوری هم رفت اما هر بار کار بیشتر به دلایل اقتصادی متوقف شد.
ناصر تقوایی این روزها در زمینه فیلمنامه نویسی شاگردانی را تربیت می نماید که شاید اگر شانس آن ها بهتر باشد بتوانند فیلمسازهای خوب آینده از کار دربیایند.
7. امیر نادری
امیر نادری متولد خرداد 1324 در آبادان از آن فیلمسازهای ویژه سینمای ایران است که متاسفانه مدت های جلای وطن نموده. فیلم های کمی در ایران ساخت اما تقریبا همه شان تاثیرگذار از کار درآمدند و نامش را به عنوان یکی از مهم ترین فیلمسازان موج نوی سینمای ایران تثبیت کرد.
نادری از آن فیلمسازان خودآموخته است که از کودکی در سالن های سینما می چرخید و با فیلم دیدن و خواندن مطبوعات سینمایی فیلمسازی را یاد گرفت. سال 1350 نادری اولین فیلمش را به نام خداحافظ رفیق ساخت. فیلمی تراژیک که در قیاس با نمونه های آن سال ها اثری جالب توجه محسوب می گردد. ترانه مشهور آدینه فرهاد هم برای این فیلم ساخته شد.
قبل از انقلاب آثار شاخص تنگسیر، تنگنا و سازدهنی را هم ساخت و در اوایل دهه شصت با ساخت شاهکار دونده و فیلم آب، باد، خاک به عنوان یک فیلمساز ماندگار در سینمای ایران ثبت شد. نادری بعد از آن نتوانست برای فیلم هایش سرمایه پیدا کند و اواخر دهه شصت به آمریکا رفت و هنوز هم در نیویورک اقامت دارد.
خوشبختانه در آمریکا هم فیلمسازی را رها نکرد و از دهه نود با فیلم منهتن از روی شماره اولین فیلمش را در خارج از کشور ساخت. فیلم کوه امیر نادری محصول 2016 سال گذشته در گروه هنر و تجربه به نمایش درآمد.
آخرین فیلم امیر نادری فانوس جادویی است که سال 2018 ساخته شد. نادری شیوه منحصر به فردی در فیلمسازی دارد. او سر صحنه همه چیز را به واقعی ترین شکل ممکن تجربه می نماید. شیوه ای که البته ممکن است برای همکاران و به خصوص بازیگران کارهایش طاقتفرسا باشد.
8. سیروس الوند
سیروس الوند سال 1329 در تهران به دنیا آمد. برعکس بقیه فیلمسازان این فهرست که همگی از سینماگران موج نوی سینمای ایران بودند او کارگردانی است که به سینمای جریان اصلی تعلق دارد. اول به عنوان منتقد و نویسنده سینمایی کارش را آغاز کرد و سال 1354 اولین فیلم سینمایی اش را ساخت. مهم ترین فیلم سینمایی قبل از انقلابش فریاد زیر آب محصول 1356 است که دو خواننده مطرح پاپ آن سال ها در آن بازی می کردند.
بعد از انقلاب با فیلم نفس بریده کار در سینما را ادامه داد ولی تنها فیلم این سال هایش که مورد توجه نهاده شد یک بار برای همواره بود که اوایل دهه هفتاد آن را ساخت. چهره (محصول 1374) هم با استقبال نسبی منتقدان روبه رو شد.
آخرین فیلمی که از او در جشنواره به نمایش درآمد این سیب هم برای تو (محصول 1393) بود که تبدیل به یک کمدی ناخواسته شده بود. الوند دو سالی است که فیلم دیگری ساخته به نام آن جا همان ساعت که پرویز پرستویی و دختر خود الوند ماهور الوند در آن بازی می نمایند اما متاسفانه آخرین فیلم الوند فرصت اکران پیدا ننموده و حامی چندانی هم ندارد. الوند هم از آن هایی است که همواره خودش را در سینما فعال نگه می دارد.
منبع: دیجیکالا مگ